دوباره می سازمت، وطن!اگرچه با خشت جان خویش.
ستون به سقف تو میزنم،اگرچه بااستخوتن خویش.
دوباره می بویم ازتوگل،به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از توخون،به سیل اشک روان خویش.
دوباره یک روز روشنا،سیاهی ازخانه می رود
به شعرخود رنگ میزنم،زآبی آسمان خویش.
اگرچه صدساله مرده ام،به گورخود خواهم ایستاد
که بردرم قلب اهرمن،زنعره آنچنان خویش.
کسی که ((عظیم رمیم))را،دوباره انشاء کند به لطف،
چوکوه می بخشدم شکوه،به عرصه امتحان خویش.
اگرچه پیرم ،ولی هنوز_مجال تعلیم اگر بود -
جوانی آغاز می کنم،کبارنوباوگان خویش.
اکنون
برخیز!
تابا صدای سرخ خروس
وضوکنیم
ونماز آفتاب را
بر سجاده ی عشق،بیاغازیم!
حدیث((حب الوطن))،زشوق،بدان روش ساز می کنم
که جان شود هر کلام دل،چو برگشایم دهان خویش.
* * *
هنوز درسینه آتشی،به جاست کزتاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی،زگرمی دودمان خویش.
دوباره می بخشم توان(اگرچه شعرم به خون نشست)،
دوباره می سازمت به جان،اگرچه بیش از توتن خویش.
سیمین بهبهانی
بگذارید مرا بی کس وتنها باشم
بگذارید به گمنامی عنقا باشم
کس بجزشعردراین شهرمرا درک نکرد
قسمت این است که مانند معما باشم
عقده ام تندروطوفان شدوگوشی نشنید
بهتر آنست که هم صحبت دریا باشم
مادرم گفت که مولود شب نوروزی
حدسم این است که من زاده یلدا باشم
مملو از غربت پاییزی ام ای روح بهار
به چه امید براین درد شکیبا باشم
میروم دورترین نقطه بگیرم کنجی
تابه دوراز همه در خلوت ورویا باشم
بعد من دفتر اشعارمرا خاک کنید
تاکه گمنام ترین شاعر دنیا باشم
زندگی کردیم اما باختیم کاخ خود را روی دریا ساختیم
لمس باید کرد این اندوه را برکمر باید کشیداین کوه را
زندگی را باهمین غم ها خوش است
باهمین بیش و همین کم ها خوش است
زندگی را خوب باید آزمود اهل صبر وغصه واندوه بود
باختیم وهیچ شاکی نیستیم
برزمین خوردیم وخاکی نیستیم
خدایا به خاطر داده هاو نداده هات شکر!..............................
نداشته هارو بیخیال!.............................به داشته هات فکر کن!....................
خدایا شکرت! نه خدا واقعا شکرت!خداممنونم ازت بخاطر خیلی چیزا!خداجونم ببخش خیلی اوقات ناراضی بودم!ببخش خدا!
خداجون ممنونم ازت !خدامرسی که بهم کلی چیزا دادی !ممنونم که چشامو به اونچه که دادی باز کردی! ...........
خداممنونم که اونچیزایی روکه نباید میدادی ندادی!............................... خدایا واقعا شکرت!...................
کمکم کن خدا مثل همیشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!....................
باران که می بارد تو می آیی باران گل، باران نیلوفر
باران مهر و ماه و آئینه باران شعر و شبنم و شبدر
باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
غم می گریزد، غصه می سوزد شب می گدازد، سایه می میرد
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد تا شعر باران تو می گیرد
از لحظه های تشنه ی بیدار تا روزهای بی تو بارانی
غم می کشد ما را و می بینی دل می کشد ما را تو می دانی
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
لوگوی دوستان
لینک دوستان
عاشق آسمونی قاصدک منتظرظهور آوای قلبها... کوسالان سفیر دوستی ستاره .: شهر عشق :. عکس های عاشقانه منطقه آزاد غلط غولوت؟2 شیشه نور همای سعادت صاعقه سرزمین من ***رویا*** ارون کشکول قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات روانشناسی جالب فراق یار عشق بی انتها اتاق دلتنگی... به عشق ارباب من هیچم وبلاگ یک روز عالی برای تو همه نمک بریزیم! سوپر لینک خشگل دختر سکوت شخصی سیستم عامل ونرم افزارهای طراحی گرافیک آمار وبلاگ
بازدید امروز :3
بازدید دیروز :2 مجموع بازدیدها : 27248 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
جستجو در وبلاگ
|